کتاب را مانند سیگار پر مخاطب کنیم

کتاب را مانند سیگار پرمخاطب کنیم

تفلسف های کتابدارانه!

تفلسف های کتابدارانه!

ماجرای کتابدار شدنم

نه ساله بودم در محله یمان کتابخانه ای باز شده بود و من مشتاقانه از کتابخانه  بازدید کردم 

و با خود گفتم چقدر عالیست مسئولیت شیفت خواهران را به من بسپارند کتابخانه محله مان دوام زیادی نیاورد و بعد از یه ماه فعالیت بسته شد! دلیلش را هیچ وقت ندانستم یادم نمی رود کتابی درباره حضرت موسی از کتابخانه به امانت گرفته  بودم و بعد از بسته شدن نتوانستم کتاب را پس دهم و همیشه عذاب وجدان داشتم بابت پس ندادن کتاب تا اینکه پس از

سالها کتابخانه به مسجد  انتقال پیدا کرد  و من موفق به پس دادن کتاب شدم.

دبیرستانی که درس می خواندم جنب کتابخانه فجر بود و من هر روز از کنار کتابخانه عبور می کردم 

 و با خود میگفتم مسئولین  کتابخانه چه کار می کنن از صبح تا شب؟؟؟؟؟؟؟؟ازقضای روزگار کتابدار همان جا شدم  و فهمیدم  چه خبره!!!!

همیشه کنجکاو بودم بدانم شمارهای که به کتاب می دهند چه معنای داردو صفحه عنوان کتابها را همیشه نگاه می کردم درمورد شابک هم همیشه کنجکاو و علاقمند بودم  در ذهن خود دنبال معنا برای برچسب عطف،صفحه عنوان و شابک بودم.البته آن روزها نام علمیشان را نمی دانستم فقط مختصری با آی اس بی ان آشنابودم.خیلی برایم جالب بود  سال 85نتایج  اولیه کنکور اعلام شده بود و من در حال پرس و جو که رشته ای خوبی انتخاب کنم پیشنهاد دوستان رشته ی 

کتابداری بود دست تقدیر مرا در کلاس های کتابداری دانشگاه یزد نشاند. 

و بالاخره کتابدار شدیم و حال کتابدار بودن را با هیچ شغلی عوض نمی کنیم

کتابدار که باشی مراجعانی فرهیخته و کتابخوان داری

کتابدار که باشی هر روز با کتابهای جدید که تجربه چند ساله یک فرد نجیب می باشد آشنا می شوی حتی اگر خدای نکرده 

 کتابدارِ کتاب نخوان باشی کلی مطلب می آموزی از مراجعانت ، کتاب ها و مجلاتی که فقط عنوانش را می بینی ومیخوانیکتابدار که باشی کودک درونت شاد و سرحال است چرا که همراه مراجعان کودکت می شوی برایشان قصه میخوانی کتاب و مجلات مخصوصشان را سازماندهی و معرفی می کنی  و نقاشی هایشان را می بینی

 کتابدار که باشی علوم بشری طبق رده دیویی برایت تقسیم بندی شده است گاهی خودت هستی و کتابهای کتابخانه و هر کدامشان را دوس داشته باشی بر میداری و می خوانی و لذت میبری غوطه وری میان حاصل اندیشه های مکتوب بشر.و این غنیمتی است بزرگ برای هر مشتاق و طالب علم. 

الحق که بورخس زیبا و سنجیده گفته است :من فکر می کنم که بهشت جایی مثل کتابخانه است

 امیدوارم بتوانم در این جبهه ی فرهنگی ادای دین بنمایم به مردمانه سرزمینم. 

کتابدار در دیدگاه مراجعین

_یعنی شما همه ی این کتاب هارو خوندین!!!!گفتن این جمله با لحن قابل احترام

_خوب شما ها از صبح تا شب اینجا بی کارید.فقط امانت کتاب و برگشتش سخترین کارتونه

_شما اینجا حوصلتون سر نمیره؟؟!!همش سکــــوت!!!!!!!!

_میشه یک کتاب خوب معرفی کنید؟

بعضی ها از راهنمای خوششون میاد و بعضی ها نظرتو میشنون امــا........

!چه سکوتی روحانی در کتابخانه جاریست خوش به حالتان_ 

!!!(چقدر همتون سخت گیرید(موقع گرفتن جریمه ها_

بدانید:تکرار ذکر لااله الا الله به رفع تشنگی کمک میکند ،علتش آنست که حروف تشکیل دهنده و ترتیب آن به گونه ای است که با تکرار این ذکر بزاق را به ترشح ماده ای وا میدارد که تشنگی را رفع میکند

هر کسی را توتمی است و توتم من قلم است.

وب نوشت های دوستان

ن و القلم  ، جاده ، مجن  ، میقان  وَ   بندر گز

...................................................................................................

حسین وارث آدم/علی شریعتی._تهران:قلم،1388.

درباره نویسنده از زبان خودش:

من،غیر نظامی،علی شریعتی،متهم به هر اتهامی که می توان بر زبان آورد،معتقدم به:

1.حقانیت خدا.

2.حقانیت همه انبیا،از آدم تا خاتم.

3.رسالت و خاتمیت حضرت محمد-ص-.

4.وصایت و ولایت و امامت علی بزرگوار.

5.اصالت عترت به عنوان تنها باب عصمت برای ورود به قرآن و سنت.

و........

منبع "کتاب روزگار آفتابی"

  حسین وارث آدم:

 شامل مقدمه ،متن و پاورقی. مقدمه توسط خودش در عاشواری سال 1349 به تحریر درآمده و پاورقی ها ضمن سخنرانی در حسینه ارشاد توسط وی بیان گردیده.معلم شهید در خلق این اثر از "زیارت وارث "الهام گرفته است.

و پس از شهادت:

 از روی نوار سخنرانی معلم شهید در اسفند 1350 در مسجد جامع نارمک پیاده شده است.این سخنرانی که عمیقا تحت تاثیر شهادت 10رزمنده دلاور خلق می باشد ،"زینب وار " پیام و خون شهیدان را به سوی مردم مشتاق و دردمند می آورد و  آنان را به خود آگاهی و قیام می خواند.

1-دکتر شریعتی با توجه به رشته تحصیلی  و احاطه اش به علوم اجتماعی دو قطبی بودن تاریخ را نشان داد.در یک قطب،قابیل ،نمرود،فرعون و قیصر کسری و امثالهم و در قطب دیگرنوح،ابراهیم،یعقوب،یونس ،محمد،علی ،حسن و حسین(وارث آدم) و همه انبیاء و امامان و تازمانی که نمرودیان هستند مبارزه ادامه دارد و پرچم سرخ بر گنبد مرقد امام حسین نماد ادامه ی مبارزه می باشد همانطور که نویسنده در مقدمه حسین وارث آدم به این مطلب اشاره نموده است. و این است مفهوم" أین طالبُ بِدم المَقتولِ بِکربلاء " إن شالله پرچم سرخ به دست صاحبش برافراشته شود به زودی.

2-با داشتن مایه های مهم چون اطلاع وسیع از مسائل تاریخ و جهان معاصر،قدرت تحلیل نیرومند،هوش سرشار،نبوغ فکری و ادبی ،خلوص اندیشه توانست موفقیت عمیقی به دست آورد.با خواندن متن حسین وارث آدم اطلاع وسیعش هویداس و خوانندگانی مانند من بدون خواندن پاورقی ها شاید نائل به درک مطلب متن اصلی نشوند.

3-شهید ویرایش یادداشت های بجا مانده از خود را به محمدرضا حکیمی می سپارد یعنی خوانندگان آثار دکتر با متنی روتوش نشده مواجه هستند و همین متنها چون از روحی دردمند نشات گرفته اند خواننده اش به شکل مقاومت ناپذیر مقهور اندیشه هایش می سازد به گونه ای که محو  سخنان و محتوای حرف هایش میشود و چنان محسور زیبای سخنش می شود که از دریافت اندیشه اش باز می ماند.البته حکیمی هیچ گاه دست به ویرایش آثار شهید نزد و پاسخش در کتاب" بار دیگر شریعتی" ص 118این بود"من اشتباهی که شخصیت شکن باشد و عقاید دکتر را زیر سوال ببرد در آثارش ندیدم".

4-انگار که دکتر ادیبی نامور باشد با نثر زیبای  مملو از آرایه های  ادبی .در کل زبان شریعتی مجموعه ای هماهنگ و غیر کلیشه ای از واژه های نو،ساختار نحوی نو و انبوهی از عبارات فشرده و کلپسو له اس که در ذهن ها می ماند.

5-شاید اگر دکتر فرصتی بیشتر داشت می توانست نظریاتش را مستند به آیات و روایت نماید تا ژرفای آنها به خوبی نمایانگر شود.

6- به بانوی کربلا ارداتی ویژه داشتن و آن حضرت را از مجلس روضه خوانان بر تارک تاریخ نشاند و  الگوی برای زنان و آزادیخواهان قرار داد . در دیدگاهش عاشوراء دو قهرمان دارد:یک برادر و خواهر.در همه جا آرزو کرده بود در کنار حضرت زینب دفن شود ودر پی قافله ی او برود و 29خرداد 1356 به آرزویش رسید.وی در دعاها و توسلاتش خطاب به آن حضرت گفته و بود:

"ای دختر علی! ای خواهر !ای که قافله سالار کاروان اسیرانی ! ما را نیز در پی این قافله ببر. از کتاب نیایش".

7-وی معتقد بود روشنفکر باید در بطن جامعه باشد  و گرنه مسجد و میخانه رفتن فرقی ندارد وقتی در جبهه ی حق نباشی."وقتی در صحنه حق و باطل نیستی هر کجا خواهی باش".خود نیز یدین کونه زندگی و اولین کسی بود و با خلق آثار و سخنرانی هایش مصداق بارز "اگر می توانی بمیران(جهاد) ، و اگر نمی توانی بمیر(شهادت)" بود. و توانست فراتر از هم عصران خودش اندیشه کند، بگوید و ماندگار شود و قدمی برای هم روزگاران و نسل بعدی بردارد.

8-به هر کسی نمی توان پیشنهاد مطالعه آثارش را داد مگر علاقمندان به مباحثی دینی ،عرفانی و فلسفی هرچند متنش برای هر صاحب دل و اندیشه ی جای تعمق و لذت آفرین می باشد.پیشنهادم برای دوستداران و علاقه مندانش جهت  شناخت و افزایش آگاهی در ابتدا زندگی نامه اش  سپس سایر آثار راحت فهم تر ش  مانند هبوط،نیایش وگفت و گوهای تنهایی  .... می باشد.

9-جای سوال است برایم چرا چندین دهه قبل سخنوری و سخنرانی های این چنینی داشتیم و حال خبری از این نوع سخنرانی ها نیست؟

اندیشه نوشت:خـــــــدایا عقیده ام را از دست عقده ام مصون بدار."شریعتی"

نخستین نشست کتاب‌خوان برگزار می شود

سلسله نشست‌های به اشتراک گذاری کتاب‌های خوانده شده، با عنوان کتاب‌خوان با حضور علیرضا مختارپور، دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، و مشارکت کتابداران، نویسندگان، اهالی رسانه و فعالین حوزه کتاب برگزار خواهد شد.